آیت الله جوادی آملی می فرمایند:
"حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد نه مال شوهر و نه ویژه برادران و فرزندانش می باشد. همه ی اینها اگر رضایت بدهند? قرآن راضی نخواهد بود چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حق الله مطرح است? حجاب زن حقی است الهی? عصمت زن حق الله است? زن به عنوان امین حق الله از نظر قران مطرح است. زن باید این مسئله را درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرف نظر کردم. حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید من راضیم? حجاب زن مال خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت دهند? حجاب زن? حقی است الهی."*******
مقام معظم رهبری:
من سجده*ی شکر به جا آوردم که شما با چادر روی سکو رفتید.
مسئولین فدراسیون جودو:
این کار شما، برای ما خیلی بد شده است!
خانم سمیه حیدری، اولین بانوی مدال آور در رقابت های جهانی در رشته*ی جودو:
موقع اهدای جوایز مسابقات آسیایی کره جنوبی، مسؤولان تشریفات کره جنوبی به من گفتند گرمکن بپوش و روی سکو برو. من همانجا گفتم چادرم را بیاورید؛ من با چادر روی سکو می روم. گفتند نه باید گرمکن بپوشید که من گفتم اصلا برای من مهم نیست روی سکو بروم یا نروم؛ مهم این است که با چادر روی سکو بروم. 20 دقیقه ای طول کشید و در نهایت چون همه منتظر بودند و نگران که چه اتفاقی افتاده، گفتند که هر چی می خواهد به او بدهید که سریع برود روی سکو. البته در نهایت چادرم را آوردند و من با چادر رفتم روی سکو.
وقتی از سکو پایین آمدم و رفتیم هتل، متوجه شدم در هتل جلسه ای تشکیل شده و آقای افشار زاده دبیر کمیته ملی المپیک به مسؤولین فدراسیون جودو اعتراض کردند که چرا فلانی با چادر روی سکو رفته است! مگر با چادر مسابقه داده! برای جمهوری اسلامی خیلی بد شده است! این کار به ضرر ما شده است! بعد در اتاق را زدند و گفتند که این کار شما، برای ما خیلی بد شده است و فدراسیون جودو را زیر سؤال بردید! چرا این کار را کردید؟
من آن موقع خیلی ناراحت شدم و فقط به حضرت زینب(سلام الله علیها) گفتم من فقط به خاطر خودت و به عشق خودت با چادر رفتم روی سکو. چیزی که آن لحظه در ذهنم آمد همین بود. بعد از آن قرار شد در مراسم اختتامیه شرکت کنم که به من گفتند اگر قرار است با چادر بیایی اصلا شرکت نکن!
بعد از این اتفاق و قبل از برگشت خیلی ناراحت بودم و استرس داشتم. به گونه ای با من برخورد کرده بودند که من فکر می کردم خیلی اشتباه کردم. اما وقتی به ایران برگشتم، پدرم بابت این کار خیلی تشویقم کرد و من آن لحظه بود که خیالم یک مقدار راحت شد.
تا اینکه از دفتر حضرت آقا با من تماس گرفتند و پیغام ایشان را به من رساندند و من این قدر هیجان زده شدم که از خوشحالی زیر سِرُم رفتم. اصلا باورم نمی شد. بعد از آن به دیدار آقا رفتم و ایشان گفتند: خیلی کار خوبی کردید که با چادر روی سکو رفتید. باعث افتخار مملکت ایران هستید. من سجده شکر به جا آوردم که شما با چادر روی سکو رفتید.
چادرم تاج بهشتی است که بر سر دارم
یادگاری است که از حضرت مادر دارم
تیرها بر دل دشمن زده با هر تارش
من محال است که آن را ز سرم بردارم