رُوِیَ عَن عَلیٍّ علیه السّلام قال:
الزَّاهِدُ فِی الدُّنْیَا مَنْ لَمْ یَغْلِبِ الْحَرَامُ صَبْرَهُ وَ لَمْ یَشْغَلِ الْحَلَالُ شُکْرَه [1] .
ترجمه حدیث: زاهد در دنیا کسی است که کار حرام بر صبرش غلبه نکند، و مشغول شدن او به حلال بر شکرش غلبه نکند.
شرح حدیث: در این روایت کوتاه امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) زاهد را از نظر امور دنیاییاش تعریف میفرمایند، نه زهد را. ایشان در تعریف زاهد دو جمله بیشتر نمیفرمایند که برگشت این دو جمله، به یک هسته مرکزی است که در ادامه آن را عرض خواهم کرد. شخص زاهد (پارسا) در دنیا چه کسی است؟
1-«مَنْ لَمْ یَغْلِبِ الْحَرَامُ صَبْرَهُ»؛ شخص زاهد کسی است که کار حرام بر بردباری و صبر او غلبه نکند. یعنی وقتی که به عمل حرامی رسید، طاقتش را از دست ندهد و خدا یادش نرود. کارهایی که ما در دنیا میکنیم یا - نعوذ بالله- حرام است یا حلال. ما برزخی بین حرام و حلال نداریم. مباح هم که گفته میشود در واقع همان حلال است. به این نکته دقت کنید که امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در ترتیب نظر داشته است. اوّل میفرماید زاهد کسی است که وقتی با عمل حرام یا مال حرام برخورد کند، آن عمل حرام یا آن مال حرام طوری او را جذب نکند که بر صبر و پایداریاش نسبت به احکام الهی چیره شود.
معمولاً اینگونه است که وقتی انسان ـنعوذ باللهـ مرتکب کار حرام میشود، یا روی مال حرام دست میگذارد، این بدان خاطر است که جاذبه عمل حرام یا مال حرام انسان را به سوی خود میکشد. در اینجا انسان باید چه کند؟ باید استقامت کند و به سمت حرام نرود. این را میگویند پایداری، این را میگویند صبر. ما در روایاتمان صبر نسبت به معصیت هم داریم. فلذا در ترتیب، اوّل این را حضرت میفرماید که طوری حرام تو را جلب نکند که صبر را از تو برباید. حرام بر صبر و پایداری تو چیره نشود. ایستادگی کن و به سمت حرام نرو. دست به سمت مال حرام هم دراز نکن.
2- «وَ لَمْ یَشْغَلِ الْحَلَالُ شُکْرَه». همچنین شخص زاهد کسی است که سرگرم شدن او به کار حلال، او را از سپاسگزاری باز ندارد. یعنی چنان سرگرم حلال هم نمیشود که خدا یادش برود و تشکر و سپاسگزاری از او یادش برود. مثلاً مالی که به دستش آمده، گرچه حلال است و حرام نیست، اما باز جاذبه آن طوری جذبش نکند که خدا را فراموش کند. یادش نرود که این را چه کسی به او داده است. شکر مُنعم را فراموش نکند. وقتی انسان به حلال وابستگی پیدا کند، شکر خدا فراموش میشود و یادش میرود که این نعمت حلال را خدا به او داده است. پس نسبت به حلال شاکر باش.
این دو خصوصیت برگشت به یک چیز میکند. هسته مرکزی هر دو این است که در دنیا، هرکس در ارتباط با هر عملی، چه حلال و چه حرام، اگر از خدا غفلت داشته باشد به نحوی که خدا را به دست فراموشی بسپرد، اینچنین کسی اهل زهد و پارسایی نیست. زاهد کسی است که در ارتباط با حرام وقتی که به یک عمل حرامی رسید، طاقتش را از دست ندهد و خدا را فراموش نکند. از آن طرف در جایی که حلال هم هست، اما آن حلال او را چنان سرگرم نکند که خدا یادش برود و سپاسگزاری از مُنعم را فراموش کند.
پس بازگشت هر دو به یک چیز است؛ میگوید وقتی برخورد میکنی به حلال یا حرام، «خدا یادت نرود». چون اگر در ارتباط با «حرام» خدا یادت باشد، صبرت را از دست نمیدهی و تحمل میکنی. این همان صبر بر معصیت است. در ارتباط با «حلال» هم اگر خدا را فراموش نکنی، آن حلال تو را جوری سرگرم نمیکند که حمد خدا و شکرگذاری را فراموش کنی. اگر خدا یادت نرفت، چه در حلال و چه در حرام، بدان که تو در زمره زاهدان و پارسایان هستی.
طبق روایت نشانه زاهد، ذکر گفتن و عمل مستحب و تسبیح و ادا اطوار درآوردن نیست! ادا در نیاورید! اینها را بگذارید کنار! خدا رحمت کند مرحوم والد بنده را، تعابیر شیرینی داشتند. [2] ایشان میفرمود: برو اینها را بریز دور، برو این دکانها را ببند، از این ادا اطوارها در نیاور! مهم این است که وقتی به حرام رسیدی، آیا دست میکشی یا نه؟ وقتی هم که به حلال رسیدی، بگو ببینم آیا میگویی که خدا به من داده یا نه؟ [3]
[1]. بحارالانوار، جلد 75، صفحه37.
[2]. حضرت آیت الله میرزا عبدالعلی تهرانی (رحمة الله علیه)، پدر بزرگوار حضرات آیات حاجآقا مجتبی و حاجآقا مرتضی تهرانی (حفظهما الله).
[3]. چهار شنبه 11 اسفند 1389 – 26 ربیع الاول 1432. مسجد جامع بازار تهران