سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حجت قاسم خانی

سئل (الرضا علیه السلام) - عن العبودیة: قال علیه السلام: العبودیة خمسة اشیاء: خلو البطن و قرائة القرآن و قیام اللیل و التضرع عند الصبح و البکاء من خشیة الله.مستدرک الوسائل11:244 ح12875

 


[ دوشنبه 92/4/24 ] [ 8:48 عصر ] [ حجت قاسم خانی ]

 با احتیاط  برانید

در جاده انقلاب روی یکی از تابلو ها نوشته شده بود ,جاده لغزنده است ،

دشمنان مشغول کارند ،با احتیاط برانید،

سبقت ممنوع ،دیر رسیدن به پست و مقام بهتر از هرگز نرسیدن به امام است ،

حداکثر سرعت بیشتر از ولی فقیه نباشد ،

اگر پشتیبان ولایت فقیه نیستید لااقل کمربند دشمن را نبندید،

با دنده لج حرکت نکنید ،با وضو وارد شوید این جاده مطهر به خون شهداست .


[ دوشنبه 92/2/23 ] [ 12:27 عصر ] [ حجت قاسم خانی ]

از حضرت صادق علیه السّلام روایت است که: روزى حضرت داود «على نبیّنا و علیه السّلام»، از منزل خود بیرون رفت و زبور مى‏خواند. و چنان بود که هر گاه آن حضرت، زبور مى‏خواند از حسن صورت او جمیع وحوش و طیور و جبال و صخور حاضر مى‏شدند و گوش مى‏کردند و همچنان مى‏رفت، تا به دامنه کوهى رسید، که به بالاى آن کوه پیغمبرى بود، حزقیل نام و در آنجا به عبادت مشغول بود. چون آن پیغمبر صداى مرغان و وحوش و حرکت کوهها و سنگها دید و شنید، دانست که داود است که زبور مى‏خواند. حضرت داود به او گفت که: اى حزقیل، اجازه مى‏دهى که بیایم پیش تو؟ عابد گفت: نه، حضرت داود به گریه افتاد، از جانب حضرت بارى وحى به او رسید که، داود را اجازه ده، پس حزقیل دست داود را گرفت و پیش خود کشید، حضرت داود از او پرسید که: هرگز قصد خطیئه و گناهى کرده‏اى؟ گفت: نه. گفت: هرگز عجب کرده‏اى؟ گفت: نه. گفت: هرگز تو را میل به دنیا و لذّات دنیا بهم مى‏رسد؟ گفت: بهم مى‏رسد، گفت: چه مى‏کنى که این را از خود سلب مى‏کنى؟ و این خواهش را از خود سرد مى‏نمائى؟ گفت: هر گاه مرا این خواهش مى‏شود، داخل این غار مى‏شوم که مى‏بینى و به آنچه در آنجا است نظر مى‏کنم، این میل از من بر طرف مى‏شود. حضرت داود علیه السّلام به رفاقت او داخل آن غار شد، دید که یک تختى در آنجا گذاشته است و در روى آن تخت، کلّه آدمیى و پاره‏اى از استخوان‏هاى نرم‏شده گذاشته، و در پهلوى او لوحى دید از فولاد و در آنجا نقش است که: من فلان پادشاه هستم، که هزار سال پادشاهى کردم، هزار شهر بنا کردم، چندین بواکر ازاله بکارت کردم و آخر عمر من، این است که مى‏بینى که خاک، فراش من است، و سنگ بالش من، و کرمان و مارها همسایه من هستند، پس هر که زیارت من مى‏کند، باید فریفته دنیا نشود و گول او نخورد.

 


[ یکشنبه 92/1/18 ] [ 9:38 عصر ] [ حجت قاسم خانی ]

 

     پدر من‌ از علمای‌ نجف‌ بوده‌ یک‌ شاگرد سنی‌ داشت که علاقه‌ به‌ پدر من‌ داشت ، این‌ بالاخره‌ می‌خواست‌ برود کردستان‌ و کرمانشاه، با پدر من‌ خداحافظی‌ کرد و رفت ،پدرم می گفت در سفری که به مشهد داشتم  در راه برگشت‌ قافله‌ ما غروب‌ رسید کرمانشاه، من‌ خیلی‌ وحشت‌ کردم‌ که‌ حالا چه‌ می‌شود، آن‌ وقت‌ وضع‌ کرمانشاه‌ وضع‌ کردستان‌ روی‌ قاعده‌ شیعه‌ و سنی‌گری‌ خیلی‌ بد بود، می‌گوید دیدم‌ ناگهان‌ اتفاقی‌ آن‌ شاگرد من‌ پیدا شد، خیلی‌ با من‌ گرم‌ گرفت‌ و بالاخره‌ با زور و رودربایستی‌ من‌ را برد خانه‌ خیلی‌ هم‌ خدمت‌ کرد به‌ من. ادامه مطلب...

[ جمعه 91/11/27 ] [ 8:59 صبح ] [ حجت قاسم خانی ]

هنگامى که قرار بود امام(ره) تشریف بیاورند و ما در دانشگاه تهران تحصن داشتیم، جمعى از رفقاى نزدیکى که با هم کار مى‌کردیم و همه‌شان در طول مدت انقلاب، نام ونشانهایى پیدا کردند و بعضى از آنها هم به شهادت رسیدند - مثل شهید بهشتى، شهیدمطهرى، شهید باهنر، برادر عزیزمان آقاى هاشمى، مرحوم ربانى شیرازى، مرحوم ربانىاملشى - با هم مى‌نشستیم و در مورد قضایاى گوناگون مشورت مى‌کردیم. گفتیم که امام،دو سه روز دیگر یا مثلاً فردا وارد تهران مى‌شوند و ما آمادگى لازم را نداریم. بیاییم سازماندهى کنیم که وقتى ایشان آمدند و مراجعات زیاد شد و کارها از همه طرفبه این‌جا ارجاع گردید، معطل نمانیم. صحبت دولت هم در میان نبود.
ما عضو شوراىانقلاب بودیم و بعضى هم در آن وقت، این موضوع را نمى‌دانستند و حتّى بعضى از رفقا - مثل مرحوم ربانى شیرازى یا مرحوم ربانى املشى - نمى‌دانستند که ما چند نفر، عضوشوراى انقلاب هم هستیم. ما با هم کار مى‌کردیم و صحبتِ دولت هم در میان نبود؛ صحبتِهمان بیت امام بود که وقتى ایشان وارد مى‌شوند، مسؤولیتهایى پیش خواهد آمد. گفتیمبنشینیم براى این موضوع، یک سازماندهى بکنیم. ساعتى را در عصر یک روز معیّن کردیم ورفتیم در اطاقى نشستیم. صحبت از تقسیم مسؤولیتها شد و در آن‌جا گفتم که مسؤولیت مناین باشد که چاى بدهم! همه تعجب کردند. یعنى چه؟ چاى؟ گفتم: بله، من چاى درست کردنرا خوب بلدم. با گفتن این پیشنهاد، جلسه حالى پیدا کرد. مى‌شود آدم بگوید که مثلاًقسمت دفتر مراجعات، به عهده‌ى من باشد. تنافس و تعارض که نیست. ما مى‌خواهیم اینمجموعه را با همدیگر اداره کنیم؛ هر جایش هم که قرار گرفتیم، اگر توانستیم کارِآن‌جا را انجام بدهیم، خوب است.
این، روحیه‌ى من بوده است. البته، آن حرفى که درآن‌جا زدم، مى‌دانستم که کسى من را براى چاى ریختن معیّن نخواهد کرد و نمى‌گذارندکه من در آن‌جا بنشینم و چاى بریزم؛ اما واقعاً اگر کار به این‌جا مى‌رسید کهبگویند درست کردن چاى به عهده‌ى شماست، مى‌رفتم عبایم را کنار مى‌گذاشتم وآستینهایم را بالا مى‌زدم و چاى درست مى‌کردم. این پیشنهاد، نه تنها براى این بودکه چیزى گفته باشم؛ واقعاً براى این کار آماده بودم.


[ جمعه 91/11/27 ] [ 8:18 صبح ] [ حجت قاسم خانی ]

بنده از دوران مبارزات، خودم درگیر مبارزات بودم. در مشهد درس مکاسب و کفایه میدادم. خیلى از شاگردهاى ما درگیر مبارزات بودند. از بس گرم کارهاى مبارزاتى میشدند، به نظرشان مى‌آمد که این حرفهاى مکاسب و استدلالهاى کفایه فایده‌اش چیست.مکرر بنده به آنها میگفتم: آقاجان! بى‌مایه فطیر است؛ باید مایه پیدا کنید. اگرمایه پیدا کردید، آن وقت میتوانید در منصب و جایگاهى مثل جایگاه امام بزرگِ عالى‌مقام، این حرکت عظیم را انجام دهید 

 

 

 

 


[ جمعه 91/11/27 ] [ 7:59 صبح ] [ حجت قاسم خانی ]

نهم ربیع‌الاول نزد شیعیان جایگاه خاصی دارد، چرا که این روز را یکی از اعیاد مهم تلقی کرده و به خاطر سالروز آغاز امامت امام زمان(عج) به شادی می‌پردازند.

البته گهگاهی دیده می‌شود که بعضی از افراد جاهلانه یا عامدانه بیان می‌کنند که در چنین روزی خلیفه دوم کشته شده و با عناوینی مانند "عید الزهراء"، "فرحة الزهراء" و "عمر کشون" مجالس وحدت شکنی برگزار می کند.

همچنین برای مشروعیت بخشی به این مراسم، داستان‌سرایی‌های بسیاری هم شده و حتی روایتی با عنوان "رفع القلم" نقل می شود که در این روز گناه کردن و به کار بردن الفاظ رکیک جایز است!! افسانه‌هایی که بیشتر توسط دشمنان اسلام و برای دامن زدن به اختلافات مذهبی میان شیعه و سنی ساخته می‌شود.

تعدادی از مراجع عظام تقلید در پاسخ به سؤالاتی پیرامون اهانت به خلفا و شخصیت های مقدس اهل سنت و همچنین تشکیل مجالس فرحة الزهراء دیدگاه خود را اعلام کردند.

سؤال: لعن یا اهانت به یکی از خلفا و همچنین عایشه و حفصه، آشکارا یا مخفیانه چه حکمی دارد؟ آیا بیان مطاعن ایشان در مجالس عمومی جایز است؟ تشکیل مجالس عیدالزهراء، آشکارا یا مخفیانه چه حکمی دارد؟

پاسخ:

 

 

 

آیت الله العظمی خامنه ای:

بعضی‌ها به نام شاد کردن دل فاطمه زهرا، این روزها و در این دوران کاری می‌کنند که انقلاب را که محصول مجاهدت فاطمه زهراست، در دنیا لنگ کنند ... اگر امروز کسی کاری کند که آن دشمن انقلاب، آن مأمور سیاسی آمریکا، آن مأمور استخبارات کشورهای مزدور آمریکا، وسیله‌ای پیدا کند، دلیل پیدا کند، نواری پیدا کند، ببرد اینجا و آنجا بگذارد، بگوید کشوری که شما می‌خواهید انقلابش را قبول کنید این است، می‌دانید چه فاجعه‌ای اتفاق می‌افتد؟ بعضی دارند به نام فاطمه زهرا(س) این کار را می‌کنند، در حالی‌که فاطمه زهرا راضی نیست، این همه زحمت برای این انقلاب کشیده شده ... آن وقت یک نفری که معلوم نیست تحت تأثیر کدام محرکی واقع شده، به نام شاد کردن دل فاطمه زهرا، کاری کند که دشمنان حضرت زهرا را شاد کند. (هفته‌نامه عملی فرهنگی بصیر(حوزه)، سال چهاردهم، شماره اول، مسلسل 323، صفحه6 )

 

 

 

نباید به خاطر دفاع از شیعه به آتش‌افروزی میان غیر شیعه شتاب داد. این جور نباشد که کسى از یک گوشه‌اى خیال کند دارد از شیعه دفاع می‌کند و تصور کند دفاع از شیعه به این است که بتواند آتش دشمنى ضد شیعه و غیر شیعه را برانگیزد، این دفاع از شیعه نیست؛ این دفاع از ولایت نیست، اگر باطنش را بخواهید، این دفاع از آمریکاست؛ این دفاع از صهیونیست‌هاست. (27 آذر سال 1387)

 

 

آیت الله العظمی بهجت(ره): چه بسا این کار‌ها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند گردد در اینصورت اگر یک قطره خون از آن‌ها ریخته شود ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود.

آیت الله العظمی مکارم شیرازی: لازم است از کارهایی که باعث تفرقه صفوف و ایجاد شکاف بین مسلمانان می شود خودداری شود و همه ی مسلمین در برابر دشمنان اسلام متحد شوند. ما روز نهم ربیع را به مناسبت شروع ولایت و امامت حضرت مهدی (عج) جشن می گیریم و این روزی است که به نام «فرحة الزهرا» معروف است. جشن گرفتن این روز یک امر عرفی است و وجه شرعی ندارد. بعضی افراد کارهای دیگری به این مناسبت اضافه کرده اند که ما در این مورد صحبتی نمی کنیم.

 

 

 


[ جمعه 91/11/27 ] [ 7:38 صبح ] [ حجت قاسم خانی ]

  

 

 

خدا نکند حرام در نزد انسان زینت داده شود.

این یک بیماری قلبی است که انسان با آن مبتلا می شود و با وجود راه های حلال که نیازشرا برآورده می کند خود را به حرام گرفتار می نماید!

 

 

 

 

 


[ پنج شنبه 91/7/13 ] [ 9:21 صبح ] [ حجت قاسم خانی ]

گناه بدبوست اینها را ما باور کنیم حالا ما چون شامّه نداریم نباید بگوییم گناه مگر بو دارد فرمود: «تعطّروا بالإستغفار» این ماه, ماه استغفار است فرمود خودتان را با استغفار معطّر کنید «تعطّروا بالإستغفار لا تفضحنّکم روائحُ الذنوب»بوی بد گناه شما را رسوا نکند یک وقت انسان کاری می‌کند حرفی می‌زند جایی می‌رود چیزی می‌نویسد چیزی امضا می‌کند که آبرویش ریخته است فرمود: «تعطّروا بالإستغفار لا تفضحنّکم روائحُ الذنوب» ـ همه ما باید مواظب باشیم که این فضای دهن را مطهّر نگه بداریم فرمود: «طهّروا أفواهکم فإنّها طُرُق القرآن» فرمود دهن‌تان را پاک کنید خب اگر غذای شبهه‌ناک وارد بشود حرف شبهه‌ناک بیرون بیاید این فضا را آلوده می‌کند فرمود از فضای آلوده قرآن بیرون بیاید اثر ندارد «طهّروا أفواهکم فإنّها طُرُق القرآن» مگر نمی‌خواهید قرآن بخوانید مگر نمی‌خواهید با آیات الهی مردم را روشن کنید خب اگر شما از سرچشمه آب زلال گرفتید ولی در یک کانال و مَجرا و شیر آلوده ریختید خب آلوده می‌شود ، آلوده هم اثر ندارد «طهّروا أفواهکم فإنّها طُرُق القرآن» فرمود دهن را پاک کنید خب دهن با چه چیزی پاک می‌شود، تنها دندان که نیست ،زبان هست ،کام هست ، فضا هست همه اینها را می‌گویند دهن، خب اگر غذای بد برود یا حرف بد بیرون بیاید این دیگر آلوده می‌کند به ما گفتند: ?وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ?[از رجس و پلیدی دور شو] گناه رجس است، لکن اخلاق کاری می‌کند که انسان واجد شرایط ‌شود آن وقت وقتی دعا کرد برای بیداری خاورمیانه آن دعا اثر دارد، وقتی دعا کرد برای استقلال کشورش اثر دارد، دعا کرد برای حلّ مشکلات مسلمان‌ها اثر دارد.


[ دوشنبه 91/4/5 ] [ 7:40 عصر ] [ حجت قاسم خانی ]

«ما کارى مهمتر از خودسازى نداریم.»

بزرگترین (و سختترین )ریاضتها، همین دیندارى است. در روایتى از حضرت امیر علیهالسلام هست که مىفرمایند: «الشریعة ریاضة النفس»، آیین اسلام و احکام آن، ریاضت و ورزیدگى نفس مىآورد.

ما بزرگترین و مهمترین کارى که در عالم داریم و هیچ کارى از اطوار و شئون زندگى ما مهمتر از آن نیست، ایناست که «خودمان را درست بسازیم.» تخم سعادت، مراقبت است. مراقبت یعنى کشیک نفس کشیدن. یعنى حریم دل را پاسبانى کردن. یعنى سر را از تصرفات شیطانى حفظ داشتن. پاسبان حرم دل بودن. این تخم سعادت را باید در مزرعه دل کاشت و بعد به اعمال صالحه و آداب و دستورات قرآنى ، این نهال سعادت را پروراند.

«از خود بطلب هر آنچه خواهى!»

اهل محاسبه باشید، همانطور که یک بازرگان، یک کاسب، دخل و خرج خود و صادرات و واردات خود را حساب مىکند، شما ببینید در شبانهروزى که بر شما گذشته، چه چیزى اندوختهاید؟ چه گفتهاید؟

یک یک رفتار و گفتارتان را حساب برسید، از نادرستىها استغفار کنید، و سعى کنید تکرار نشود، و براى آنچه شایسته و صالح و به فرمان حاکم عقل بود، خدا را شاکر باشید، تا بهتدریج براى شما تخلق به اخلاق ربوبى ملکه بشود.

اگر یک کاه بردارى، در همه عالم (هستى) اثر مىگذارد (!پس گناه کردن چه اثرى بر هستى مىگذارد؟)

زیارت اهل قبور (بهویژه در شبهاى جمعه )را فراموش نکنید.

رفتن به قبرستان در سازندگى انسان مؤثر است.

ما ابد در پیش داریم. هستیم که هستیم.

«انما تنتقلون من دار الى دار» انسان از بینرفتنى نیست، باقى و برقرار است، منتها به یک معنى لباس عوض مىکند و به یک معنى، جا عوض مىکند.

در ره منزل لیلى که خطرهاست در آن

شرط اول قدم آن است که مجنون باشى

نقطه عشق نمودم به تو هان! سهل مکن

ورنه تا بنگرى از دایره بیرون باشى

کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش

کِى روى؟ ره ز که پرسى؟ چه کنى؟ چون باشى؟


[ یکشنبه 91/4/4 ] [ 11:6 صبح ] [ حجت قاسم خانی ]
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
درباره وبلاگ
لینک دوستان
چه انتظار عجیبی !!! تو در میان منتظران هم عزیز من چه غریبی عجیب تر آنکه چه آسان نبودنت شده عادت چه بی خیال نشستیم نه کوششی نه وفایی فقط نشسته و گفتیم خدا کند که بیایی
موضوعات وب
امکانات وب
بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 126185